سازمان ملل متحد خشونت علیه زنان را «هرگونه عمل خشونت آمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی (بدنی)، جنسی یا روانی زنان بشود» تعریف کرده است.
خانواده اولین مکان آغاز خشونت بر علیه زنان است .زنان در خانوادههای ایرانی به بهانههای عدم رعایت ارزش های مقدس و قید و بندهای سنتی و به بهانه حفط آبرو به شدیدترین شکل تنبیه می شوند.از طرفی باورهای مردسالار در خانوادهای ایرانی به نوعی این خشونت را طبیعی می داند و سعی می کند آن را توجیه کند و به زنان می قبولانند که زن با لباس سفید به خانه بخت می رود و هر چه که بر سرش آید باید با کفن سفید از آن بیرون بیاید.
عامل اصلی خشونت علیه زنان را می توان در تبعیضی یافت که مانع از برابری زن با مرد در زندگی می شود. خشونت هم در تبعیض ریشه دارد و هم به آن دامن می زند. از آنجایی که بسیاری از دختران و زنان حاضر نیستند خشونت خانگی را به پلیس گزارش دهند یا نیروی قضایی در برخی کشورها به شکایات در این زمینه ترتیب اثر نمی دهد و آن را موضوعی خصوصی قلمداد می کند، آمار خشونت خانگی دقیق و منعکس کننده واقعیات نیست.
از آنجایی که غالباً زنان به علت عدم شناخت کافی از حقوق خود عدم تسلط به مهارتهای ارتباطی، مهارتهای حل مسئله و مهارتهای زندگی خشونتپذیر میشوند لذا آموزش زنان در این ابعاد بسیار مهم تلقی میگردد. حقوقدانان معتقدند عمدهترین علت خشونت علیه زنان عدم آگاهی از حقوق زنان میباشد. در عین حال روانشناسان معتقدند مهمترین علت، عدم مهارتهای ارتباطی میباشد. لذا روانشناسان ضمن اهمیت دادن به آموزش، معتقدند مردان آزارگر و زنان آزاردیده هر دو به درمان نیاز دارند.