خون بس یک نا بهنجاری فرهنگی - اجتماعی
در برخی نقاط کشور است که در صورت مرگ یک یا چند نفر در درگیری و نزاع میان دو
گروه از عشایر یا طوایف ، ریشسفیدان برای پایان دادن به اختلاف ها و جلوگیری از
خونریزی بیشتر، دختری از نزدیکان قاتل را به عقد یکی از نزدیکان مقتول در می آوردند.
این دختران در بیشتر موارد برخلاف
اراده خود مجبور می شوند به نکاح کسی دربیایند و در زبان های محلی به آنها زن (یا
عروس) فُصلیه ای (یا دیه ای) می گویند.
آنها در خانواده داماد ، همواره به
دیده حقارت نگریسته می شوند و مورد آزار خانوادهٔ شوهر قرار میگیرند.
به عنوان مثال بسیار پیش می آید که وقتی او در موضوعی اظهار نظری می کند که ناخوشایند بقیه است ، فصلیه ای یا دیه ای بودن او را با طعن و کنایه یادآور می شوند .
همچنین این زنان ، نسبت به دیگر زنان جامعه از حقوق کمتری برخوردار خواهند بود. مثلاً در مناطقی که شیربها رسم است ، در ازدواج این قبیل زنها ، شیربها در نظر گرفته نمی شود.
از جمله مشکلات این رسم می توان به تبعیض و نگاه مادی به زن اشاره نمود.
هرچند امروزه این سنت نسبت به گذشته کاربرد
کمتری دارد ولی عده ای از آن به عنوان سنتی پسندیده جهت جلوگیری از ادامه نزاع یاد میکنند و سعی در ثبت ملی آن دارند.
از دردهای زنان میگویی...
سعی میکنم بخش کوچکی از مسایل اجتماعی مربوط به زنان رو بیان کنم. برای رهایی از ناهنجاری ها همه باید تلاش کنیم.
این زن تنها وظیفه ش زاییدن بچه هایی هست که جای مقتول رو پر کنند و کار و کار و کار...
یک نگاه ابزاری به زن .
چقدر دردناکه این اجبار و این نگاه ... این تحقیر...
من در موردش زیاد شنیدم متاسفانه بخصوص بین عشایر زیاد اتفاق میفته. البته فکر میکنم الان کمتر شده باشه اما باز هم وجود داره این موارد.
جالبه که در مورد حقوق زنان مینویسید. چون معمولا اقایان کمتر به این موضوع می پردازند و دفاع میکنند. خوشحالم که یک مرد ایرانی از حقوق زن دفاع میکنه بخصوص زنان مظلوم کشورش.
سپاس
بله؛این یکی از دردناک ترین رسوم موجود در برخی استانها است،از اون دردناک تر سعی در ثبت آن در رسوم ملی ایران است.
شما نسبت به من لطف دارید ؛ هدف من نشون دادن ذره کوچکی از نا هنجاری ها است.
سلامت و سرافراز باشید.
سلام دوست عزیز وبلاگ خوبی داری اگه تونستی به وبلاگ من هم سر بزن. (با تشکر)
موفق باشید